در نیمه دوم قرن نوزدهم، مسافرانی که وارد ایستگاه راهآهن اویتنهاگ (Uitenhage) در آفریقای جنوبی میشدند، میمونی را میدیدند که با اهرمهای جعبه علائم کار میکند. نام او جک بود، متصدی علائمی که به صورت قانونی برای راهآهن کیپ کار میکرد.
ماجرای این استخدام عجیب از «جیمز ادوین واید» آغاز شد که ده سال نگهبان راهآهن دولت کیپ بود. دوستانش در راهآهن، به خاطر عادت بیپروایش در پریدن روی قطار در حال حرکت و تاب خوردن بین واگنها او را «پرنده» مینامیدند. اما سرانجام این بیپروایی کار دستش داد. یک روز، جیمز بیموقع پرید و زیر یک قطار در حال حرکت افتاد. چرخهای سنگین پاهای او را خرد کردند و گرچه همکارانش توانستند او را بیرون بکشند، اما هر دو پایش را از دست داد. جیمز بعد از بهبود، دو پای چوبی برای خودش دستوپا کرد و بعد از اینکه نشان داد میتواند راه برود و هنوز مفید است، شرکت راهآهن او را به ایستگاه راه آهن اویتنهاگ فرستاد و به عنوان دیدبان و متصدی علائم منصوب کرد.
یک روز جیمز به بازار رفته بود که یک بابون را در حال هدایت یک واگن دید که توسط چند گاو کشیده میشد. جیمز که تحت تاثیر مهارتهای بابون قرار گرفته بود، آن را خرید، نامش را جک گذاشت و به عنوان دستیار شخصی خود به خانه برد
درباره این سایت